|
نویسنده: رضا سه شنبه 92 مهر 16 ساعت 4:54 عصر
|
با درود
باز هم ترجمه کلمه به کلمه یک متن آلمانی. برای دیدن کلمات جدید و معنی آنها به فارسی، اینجا را کلیک کنید.
Jennifer Teege ist ein Adoptivkind mit dunkler Hautfarbe. Lange Zeit wusste sie wenig über ihre Familie. Erst mit 38 Jahren entdeckte sie zufällig, dass ihr Großvater Kommandant eines Konzentrationslagers war.
Die Geschichte der über vierzigjährigen, dunkelhäutigen Frau ist schwer zu glauben. Jennifer Teege hat herausgefunden, dass ihr Großvater ein berüchtigter NS-Verbrecher war. Amon Göth war der Kommandant des Konzentrationslagers Plaszów bei Krakau. Dieser Mann, ihr Großvater, ist heute noch weltweit bekannt durch den Film „Schindlers Liste".
Im Film gibt es eine besonders schreckliche Szene: Vom Balkon seiner Villa in Plaszów erschießt Amon Göth Häftlinge - ohne besonderen Grund. Göth galt schon damals als sadistischer NS-Mörder. 1946 wurde er als Kriegsverbrecher in Polen gehängt.
Seine Enkelin, Jennifer Teege, kam als kleines Kind in eine Pflegefamilie. Sie wusste lange Zeit nicht viel von ihrer Familiengeschichte. Ihr leiblicher Vater kommt aus Nigeria. Ihre leibliche Mutter ist Deutsche. Anfangs besuchten ihre Mutter und ihre Großmutter sie noch, doch irgendwann hatten sie keinen Kontakt mehr. Erst mit 38 Jahren findet sie zufällig ein Buch mit einem Bild ihrer Mutter. Es handelt von dem KZ-Kommandanten Amon Göth und seiner Tochter Monika, ihrer Mutter.
Anschließend sammelte Jennifer Teege viele Informationen über ihre Familiengeschichte. Mit einer Journalistin schrieb sie ein Buch mit dem drastischen Titel: „Amon. Mein Großvater hätte mich erschossen." Sie beschreibt darin die Geschichte von ihrer Suche nach Identität. Ihr ganzes Leben hatte sie Depressionen, heute fühlt sie sich sehr gut, erzählt sie: „Herkunft ist grundlegend für die eigene Identität. Und jeder Mensch braucht das Gefühl für die eigene Identität." Jetzt will Jennifer Teege auch nach Nigeria fahren, um die Heimat ihres Vaters kennenzulernen.
جنیفر تیگ یک فرزند خوانده و تیره پوست است. سالهای زیادی درباره خانواده خود نمی دانست. وقتی 38 ساله بود به طور اتفاقی فهمید که پدر بزرگ او فرمانده یکی از اردوگاه های کار اجباری بوده است.
باور کردن داستان این زن 40 ساله سیاه پوست، سخت است. جنیفر فهمیده است که پدر بزرگ او یک جنایتکار نازی بدنام بوده است. آمون گوت فرمانده اردوگاه Plaszow در Krakau بوده. این مرد، پدر بزرگ او، امروزه در سطح جهان به خاطر فیلم فهرست شیندلر معروف است.
در این فیلم یک صحنه خیلی وحشتناک وجود دارد: از بالکن ویلای خود در Plaszow، آمون گوت به زندانیان شلیک می کند- بدون هیچ دلیلی. گوت حتی در آن زمان هم یکی از قاتلان سادیسمی نازی به شمار می رفت. در سال 1946 به عنوان جنایتکار جنگی در لهستان به دار آویخته شد.
نوه او جنیفر، هنگام کودکی به یک خانواده دیگر سپرده شد. او سالها از تاریخ(گذشته) خانواده خود اطلاع نداشت. پدر تنی او اهل نیجریه و مادر تنی او آلمانی بود. اوایل، مادر و مادربزرگ، او را ملاقات میکردند و بعد از مدتی این ارتباط قطع شد. در سن 38 سالگی به طور اتفاقی، او کتابی را پیدا کرد به همراه یک عکس از مادرش. این کتاب در مورد آمون گوت و دخترش (مادر جنیفر) بود.
در نهایت جنیفر اطلاعات زیادی را در مورد تاریخ (پیشینه) خانواده خود جمع کرد. به کمک یک ژورنالیست، کتابی نوشت با نام بسیار واضح: «آمون، پدربزرگم، من را تیرباران می کرد». در این کتاب او داستان جستجوی خود را درباره هویتش می نویسد. او اعتقاد دارد که در کل زندگی افسرده بوده، اما امروز حس خوبی دارد. او می گوید: "اصل و نصب پایه و اساس هویت شخصی است و هر انسانی به این حس احتیاج دارد برای هویت شخصی خودش." در حال حاضر جنیفر میخواهد به نیجریه هم سفر کند برای اینکه سرزمین پدری خود را بشناسد.
|
نظرات شما ()
|
|
|
نویسنده: رضا دوشنبه 92 مهر 1 ساعت 11:33 صبح
|
با درود.
ترجمه کلمه به کلمه یک متن درباره سکته مغزی.
Wenn einen der Schlag trifft.
Im Rollstuhl, vielleicht halbseitig gelähmt, kaum in der Lage zu sprechen - das können die Folgen eines schweren Schlaganfalls sein. Was genau geschieht dabei im Gehirn? Sendet der Körper vorher Warnsignale?
Passieren kann es jedem, unabhängig vom Alter, überall und zu jeder Zeit - ein Schlaganfall. Der kommt im wahrsten Sinne des Wortes schlagartig, auch wenn es einige Vorboten gibt: Kribbeln in Armen und Beinen, Sprachstörungen, eine halbseitige Lähmung der Gesichtsmuskulatur. Aber diese Anzeichen werden nicht immer richtig gedeutet. Ist es ein Schlaganfall? Mediziner unterscheiden da zwei Formen, erklärt Professor Joachim Röther von der Asklepios Klinik Altona in Hamburg: "80 Prozent erleiden einen ischämischen Schlaganfall. Ischämsch ist der Fachbegriff für Blutarmut. In diesem Fall verstopft ein Gefäß, und das Hirngewebe wird nicht mehr ausreichend mit Blut versorgt. Das Hirngewebe geht zugrunde. Das ist dann ein Hirninfarkt." Bei der Hirnblutung hingegen reißt ein Gefäß. Aus dem tritt dann Blut ins Hirngewebe. Beide Formen können zu irreparablen - nicht umkehrbaren - Hirnschäden führen. Etwa ein Drittel der Schlaganfall-Patienten bleibt schwerbehindert und pflegebedürftig und das von einem Tag auf den anderen.
وقتی کسی سکته میکند
روی صندلی چرخ دار، فلجی نیمی از بدن و از دست دادن قدرت صحبت کردن، میتوانند نتیجه یک سکته سخت باشند. چه اتفاقی در مغز رخ می دهد؟ آیا بدن قبل از آن علائمی را میفرستد (نشان میدهد)؟
برای هرکسی اتفاق می افتد، در هر سنی، هر جایی و هر زمانی: سکته. به معنای واقعی کلمه ناگهانی رخ می دهد، حتی زمانی که دارای علائمی هست. خارش در بازوها و پاها، مشکلات در صحبت کردن و فلج شدن قسمتی از صورت. اما این علایم همیشه درست تشخیص داده نمی شوند. آیا این یک سکته است؟ متخصصان دو نوع (سکته) را تشخیص داده اند، به گفته پروفسور یواخیم روتر از کلینیک آلتونا در هامبورگ: 80 در صد از سکته کمبود خون رنج می برند. منظور از کمبود خون همان بسته شدن راه خون است. در این مورد یک رگ مسدود میشود و بافت های مغز به طور کامل توسط خون تغذیه نمیشوند و این بافت ها نابود می شوند. این یک انفارکتوس است. در خونریزی مغزی (برعکس نوع اول) یک رگ پاره میشود و از آن خون به بافتهای مغزی سرازیر می شود. هر دو نوع میتوانند غیرقابل درمان باشند. یک سوم بیمارانی که سکته کرده اند، ناتوان (معلول) میشوند و به کمک دیگران در ادامه زندگی احتیاج دارند.
|
نظرات شما ()
|
|
|
نویسنده: رضا جمعه 92 شهریور 8 ساعت 5:21 عصر
|
با درود.
ترجمه یک متن ساده آلمانی. برای دیدن معنی کلمات (به آلمانی) به این آدرس مراجعه کنید : http://m.rezade.ir/publicarea/read/32
(در یک طرف کارت کلمه و در طرف دیگر کارت معنی کلمه (به آلمانی) قرار دارد. برای دیدن سمت دیگر کارت کلید Flip را فشار دهید و برای دیدن کارت بعدی و یا قبلی از <-- یا --> استفاده کنید.)
Gefahr auf dem Meeresgrund
Vor den deutschen Küsten gibt es immer wieder gefährliche Funde: Munition und chemische Kampfstoffe aus den beiden Weltkriegen müssen vom Meeresgrund geborgen werden. Dazu braucht man Spezialisten.
Etwa 1,6 Millionen Tonnen Kampfmittel aus den Weltkriegen liegen vor den deutschen Küsten auf dem Meeresboden, davon 1,3 Millionen Tonnen in der Nordsee. Auch große Mengen chemischer Kampfstoffe wurden damals im Meer versenkt. Bei der Verlegung von Kabeln oder beim Bau von Windkraftanlagen stößt man heute immer wieder auf dieses gefährliche Material. Sogenannte Kampfmittelräumer müssen die Munition bergen, damit niemand gefährdet wird.
Der Leiter eines Räumungsprojektes Chris Meijer erzählt, dass man Buch darüber geführt hat, wo nach 1945 die Munition versenkt werden sollte. Doch viele Kapitäne ließen die Kriegsmunition damals einfach woanders über Bord werfen. Außerdem hat auch die Meeresströmung die Kampfmittel über die Zeit weit im Meer verteilt.
Die Kampfmittelräumer müssen dennoch sehr vorsichtig sein. Denn Sprengstoff, so Löber, wurde damals meist für eine Lagerfähigkeit von 40 Jahren hergestellt. Danach wird das Material immer empfindlicher. Es besteht daher die Gefahr, dass es durch Schläge oder Erschütterungen bei der Bergung zur Explosion kommt. Außerdem erschweren Wind, schlechte Sicht und die starke Strömung auf See die Arbeit.
Die Experten können an der Oberfläche des Materials erkennen, wie gefährlich es ist. Hartmut Löber, Leiter einer Räumungsstelle, erklärt: „Alles, was verschossen ist, ist in der Regel auch scharf." Meistens, so der Spezialist, findet man aber übriggebliebene Munition, die nicht so explosiv ist und wegtransportiert werden kann.
خطر در قعر دریا
در مقابل سواحل آلمان، هنوز هم اشیاء خطرناک یافت می شوند: مهمات و مواد شیمیایی جنگی از دو جنگ جهانی باید از کف دریا بیرون آورده شوند. برای این کار به متخصصان احتیاج است.
نزدیک به 1.6 میلیون تن مهمات از جنگهای جهانی در مقابل سواحل آلمان در کف دریا وجود دارد که 1.3 میلیون تن از آنها در دریای شمالی قرار دارد. همچنین مقدار زیادی از مهمات شیمیایی آن زمان به قعر دریا رفته اند. در هنگام کابل گذاری و یا ساخت نیروگاه های بادی به این مواد خطرناک برخورد می شود. متخصصان پاکسازی مهمات باید این مهمات را بیرون آورند تا کسی به خطر نیافتد.
رئیس یک پروژه پاکسازی، کریس مایر توضیح میدهد که باید به طور دقیق مستندات را جمع آوری کرد تا مکانهای دقیق غرق شدن مهمات پیدا شوند. در آن زمان، خیلی از کاپیتان ها، مهمات جنگی را به جایی بیرون از کشتی انداخته اند. از این گذشته جریان آب، مهمات را در طول زمان در جاهای دیگری از دریا پراکنده کرده است.
متخصصان میتوانند از سطح بیرونی این مواد تشخیص دهند که آنها چقدر خطرناک هستند. آقای لوبر، مدیر بخش پاکسازی می گوید: "هرچیزی که شلیک شده است، معمولاً به راحتی مفجر می شود". اما به گفته او: اغلب مهماتی پیدا میشوند که قابل انفجار نیستند و میتوانند به جای دیگری منتقل شوند.
متخصصان پاکسازی می باید خیلی احتیاط کنند. زیرا که به گفته آقای لوبر، مواد منفجره در آن زمان با تاریخ انقضاء 40 ساله تولید میشده اند و بعد از آن بسیار حساس می شوند. به همین دلیل این خطر وجود دارد که به علت ضربه و یا تکان در هنگام بیرون آورده شدن، انفجار رخ دهد. علاوه بر این، باد، دید کم و جریان های قوی در دریا، کار را مشکلتر می کنند.
|
نظرات شما ()
|
|
|
نویسنده: رضا شنبه 92 مرداد 26 ساعت 5:50 عصر
|
با درود
ترجمه یک خبر در مورد مصر.
هدف این وبلاگ آموزش هست و خبری که در زیر آمده، صحیح و تایید شده نیست. (لطفا فقط به کلمات جدید و ترجمه دقت کنید و به درستی خبر اعتماد نکنید.)
Ägyptens Islamisten rufen zu Woche des Widerstands auf.
Die Befürchtungen am "Freitag der Wut" haben sich erfüllt: Etwa 80 Menschen wurden getötet. In der Nacht kesselte die Polizei hunderte Mursi-Anhänger in einer Moschee ein. Die Muslimbrüder drohten tägliche Proteste an.
Die ohnehin angespannte Lage in der ägyptischen Hauptstadt Kairo könnte am Ramses-Platz noch einmal eskalieren. In der Moschee Al-Fateh haben Polizisten hunderte Gefolgsleute des gestürzten Präsidenten Mohammed Mursi eingeschlossen. "Bewaffnete Elemente schießen aus der Moschee auf Sicherheitskräfte", hieß es in einer von der amtlichen Nachrichtenagentur Mena verbreiteten Erklärung.
Nervenkrieg um Fateh-Moschee
Die Mursi-Anhänger wiederum warfen der Polizei vor, das Feuer eröffnet zu haben. Zwei TV-Stationen zeigten Szenen, die Soldaten in der Moschee zeigen sollen, möglicherweise bei Verhandlungen mit den Demonstranten. Einige Frauen verließen nach Stunden das Gotteshaus, etwa 700 Islamisten sollen sich noch verschanzt halten. Die Sicherheitskräfte wurden verstärkt, zudem lauern offenbar Schlägerbanden vor der Moschee.
Den ganzen Tag über war es in Ägypten zu blutigen Zusammenstößen zwischen aufgebrachten Islamisten und Sicherheitskräften gekommen. Ungeachtet der Anweisung, dass die Sicherheitskräfte auf Bürger im Fall von Gewaltanwendung oder Plünderungen schießen dürfen, waren erneut zehntausende Mursi-Anhänger auf die Straßen gezogen. Unruhen gab es nicht nur in Kairo, sondern auch in Alexandria, in Beni Sueif südlich von Kairo und in der Touristenstadt Hurghada am Roten Meer.
Muslimbrüder geben nicht auf
Trotz der neuen schweren Zusammenstöße in Ägypten wollen die Muslimbrüder ihre Protestaktionen gegen die Übergangsregierung fortsetzen, zunächst für eine Woche. Das erklärte Gehad al-Haddad, ein Sprecher der Muslimbruderschaft, im Kurznachrichtendienst Twitter. "Die Demonstrationen werden täglich von denselben Orten aus durch alle Provinzen Ägyptens weitergehen, bis wir den Putsch gebrochen haben", heißt es darin. Erklärtes Ziel der Muslimbrüder ist die Wiedereinsetzung des islamistischen Präsidenten Mursi, den das Militär am 3. Juli entmachtet hatte.
Mehrere Stadtviertel von Kairo erinnerten an Schlachtfelder. Allein in der Nähe des Ramses-Platzes wurden in Moscheen mindestens 39 Leichen gezählt, außerhalb von Kairo waren es nach Angaben der Sicherheitskräfte bis zum Abend mindestens 44 Tote. Etwa 300 Menschen wurden verletzt.
In der Moschee Al-Fateh haben die Muslimbrüder eine notdürftige Leichenhalle eingerichtet, mindestens 20 getötete Menschen wurden dort aufgebahrt. Mursis Partei der Freiheit und Gerechtigkeit erklärte in der Nacht, "tausende Menschen" säßen in der Moschee in der Falle. Die Partei warnte die Sicherheitskräfte, "das Rabaa-Massaker zu wiederholen".
اخوان المسلمین هفته خشم به پا خواهد کرد
ترس از «جمعه خشم» به واقعیت پیوست. نزدیک به 80 نفر کشته شدند. شب گذشته پلیس، هواداران مرسی را در مسجدی محاصره کرد. حزب اخوان المسلمین نیز تهدید کرده که هر روز دست به تظاهرات خواهد زد.
جو ملتهب این روزهای پایتخت مصر میتواند در میدان رامسس یکبار دیگر تشدید شود. پلیس صدها هوادار رئیس جمهور برکنار شده مصر (محمد مرسی) را در مسجد الفتح محاصره کرده است. یک خبرگزاری دولتی به نام «منا» ادعا کرده: “عناصر مسلح از درون مسجد به نیروهای امنیتی شلیک میکنند.”
درگیری در اطراف مسجد فتح
از طرف دیگر، طرفداران مرسی، پلیس را متهم میکنند که ابتدا آنها اقدام به تیر اندازی کرده اند. دو تلویزیون تصاویری از سربازها در مسجد را نشان دادهاند که ظاهراً مشغول مذاکره با معترضان هستند. چند زن بعد از ساعتها مسجد را ترک کردند و حدود 700 نفر هنوز در مسجد پناه گرفته اند. نیروهای امنیتی بیشتر شدهاند و علاوه بر این به صورت آشکار نیروهای ضربت در مقابل مسجد کمین کرده اند.
در کل روز برخوردهای خونینی بین معترضان خشمگین و نیروهای امنیتی به وجود آمد. بدون توجه به هشداری که نیروهای امنیتی اجازه شلیک به غارتگران و متخاصمان را دارند، دهها هزار طرفدار «مرسی» به خیابانها آمدند. ناآرامی ها نه فقط در قاهره، بلکه در «اسکندریه»، «بنی سویف» (در جنوب قاهره) و در شهر توریستی «غردقه» در کنار دریای سرخ هم وجود داشت.
اخوان المسلمین دست بر نخواهد داشت
با وجود نزاعهای به وجود آمده در مصر، اخوان المسلمین میخواهد به اعتراضات خود در برابر دولت انتقالی ادامه دهد، در ابتدا برای یک هفته. یکی از سخنگویان این حزب، آقای «جهاد الحداد» در توییتر این را گفته و اضافه کرده: “اعتراضات هر روز از همان مکانهای همیشگی در تمام استان های مصر، تا زمانی که کودتا را ساقط کنیم، ادامه پیدا میکند.” هدف اخوان المسلمین به گفته خودش، به رئیس جمهوری رساندن دوباره «محمد مرسی» است که توسط ارتش در روز سوم جولای از قدرت برکنار شد.
بخشهای مختلف قاهره یادآور میدان جنگ بودند. به تنهایی در نزدیکی میدان رامسس در مسجدی، 39 جسد شمرده شده است. در خارج از قاهره به گفته نیروهای امنیتی، نیزدیک به 44 مفر کشته شدهاند و تا بعد از ظهر نزدیک به 300 نفر نیز زخمی شده اند.
در مسجد فتح نیز اخوان المسلمین یک اتاق را به اجساد اختصاص داده که 20 کشته را در تابوت قرار دادهاند و در آنجا نگه داری می کنند.
حزب آزادی و برابری (حزب مرسی) شب گذشته اعلام کرد که هزاران انسان در مسجد به دام افتاده اند. این حزب به نیروهای امنیتی در مورد تکرار کشتار مسجد رابعه هشدار داد.
|
نظرات شما ()
|
|
|
نویسنده: رضا چهارشنبه 92 مرداد 9 ساعت 5:30 عصر
|
سلام
باز هم یک متن تقریبا ساده و ترجمه آن.
Für nur 1,05 Euro pro Stunde arbeiten Asylbewerber am Bahnhof in Schwäbisch Gmünd. Das sorgte für große Aufregung und Empörung. Doch ein Gesetz in Deutschland verbietet ihnen, mehr Geld zu verdienen.
In der kleinen Stadt Schwäbisch Gmünd helfen Asylbewerber den Reisenden am Bahnhof beim Koffertragen. Sie haben sich freiwillig für diese Arbeit gemeldet. Doch sie bekommen nur 1,05 Euro pro Stunde. Darüber haben sich viele Menschen im Internet und in der Zeitung empört. Sie sehen darin einen Fall von Rassismus. Der Oberbürgermeister Richard Arnold sagt jedoch, dass damit dieIntegration der Flüchtlinge unterstützt werden sollte.
Arnold hatte die Idee, dass die Asylbewerber durch diese Arbeit mit den Bürgern in Kontakt kommen könnten: „Meine Intention ist es, dass alle, die in Schwäbisch Gmünd leben,dazugehören. Und unsere Flüchtlinge gehören auch dazu“, sagt er. Der niedrige Stundenlohn istvorgeschrieben. Denn Asylsuchende, die nach Deutschland kommen, haben ein Jahr lang Arbeitsverbot. In dieser Zeit dürfen sie nicht mehr als 1,05 Euro pro Stunde verdienen – so steht es im sogenannten Asylbewerberleistungsgesetz.
Bernd Mesovic von der Menschenrechtsorganisation Pro Asyl fordert, dass dieses Gesetz abgeschafftwird. Er findet es diskriminierend. Außerdem betont er, dass man niemanden so lange hinhaltendarf. Mesovic sagt: „Das menschliche Leben lässt sich nicht parken.“ Er meint, man sollte Asylsuchenden integrative Maßnahmen anbieten, durch die sie ihre Qualifikationen nicht verlieren.
Mesovic sieht außerdem die Gefahr, dass normal bezahlte Arbeitsplätze mit günstigen Asylbewerbern besetzt werden. Er sagt: „Gleichberechtigte Bedingungen bedeutet, dass man auch die gleiche Bezahlung bekommt.“ Die empörten Reaktionen über die Aktion in Schwäbisch Gmünd haben jedenfalls sofort zu Konsequenzen geführt: Die Deutsche Bahn zieht sich aus dem Projekt zurückund beendet die Aktion.
متقاضیان پناهندگی در شهر«شوبیش گمود» با کار کردن در ایستگاه قطار، ساعتی 1/05 یورو به دست می آورند. این اتفاق موجب خشم و اعتراضاتی شده است. البته قانونی در آلمان وجود دارد که اجازه نمیدهد آنها بیش تر از این مقدار درآمد داشته باشند.
در شهر کوچک «شوبیش گمود» متقاضیان پناهندگی به مسافران در ایستگاه قطار برای حمل چمدان ها کمک می کنند. آنها با اراده خودشان برای این کار داوطلب شده اند. هرچند آنها در هر ساعت فقط 1.05 یورو به دست می آورند. به همین دلیل خیلیها در اینترنت و روزنامه ها به این کار اعتراض کرده اند. آنها در این حرکت، نوعی نژادپرستی را می بینند. شهردار شهر، آقای «ریچارد آرنولد» اعتقاد دارد که این کار روابط اجتماعی پناهندگان را قویتر می کند. (منظور همان آشنایی مهاجران با فرهنگ آلمان هست)
آرنولد این نظر را دارد که با این کار، متقاضیان پناهندگی با مردم ارتباط برقرار میکنند. او میگوید: “هدف من این است که تمام کسانی که در «شوبیش گمود» زندگی میکنند و خود پناهندگان، قسمتی از این طرح باشند.” درآمد کم متقاضیان پناهندگی یک قانون است. کسانی که به دنبال پناهندگی به آلمان میآیند به مدت یکسال اجازه کار کردن ندارند. در این مدت آنها اجازه ندارند درآمدی بیشتر از 1.05 یورو در ساعت داشته باشند. در قانون مربوط به «درآمد یک متقاضی پناهندگی» اینچنین آمده است.
«برند مزوویک» از سازمان حقوق بشر برای پناهندگان درخواست لغو و ابطال این قانون را دارد. او این قانون را ضد انسانی میداند.
از این گذشته او تأکید میکند که نباید هیچکس را به این اندازه در انتظار قرار داد. او میگوید: “زندگی انسان هرگز به خود اجازه توقف نمی دهد.” او اعتقاد دارد که باید به این پناهندگان برای آشنایی با اجتماع، موقعیت های شغلی مناسب با مهارت هایشان داده شود تا آنها مهارت های خود را از دست ندهند.
«مزوویک» این خطر را نیز میبیند که فرصت های شغلی با درآمد معمولی، توسط متقاضیان پناهندگی اشغال شوند. او میگوید: “شرایط برابر یعنی درآمد برابر“.
البته اعتراضات به این حرکت دارای عواقبی هم بود: راه آهن آلمان خودش را از این پروژه کنار کشید و این طرح را متوقف کرد.
|
نظرات شما ()
|
|
|
نویسنده: رضا شنبه 92 تیر 22 ساعت 1:1 عصر
|
سایت http://www.volleyball-verband.de نوشت: (ترجمه در انتها)
Der Traum von der zweiten Teilnahme an der World League-Finalrunde ist für die DVV-Männer vorbei. Die Mannschaft von Bundestrainer Vital Heynen wurde in Teheran/IRN beim 0:3 (19-25, 18-25, 20-25) gegen den entfesselt aufspielenden Gastgeber vorgeführt. Lediglich zu Beginn und Mitte des ersten Satzes hatten die Gäste eine Chance, danach fegten die Iraner mit Power-Volleyball par excellence die Deutschen vom Feld. Punktbeste Spieler waren Jochen Schöps, Christian Fromm und Marcus Böhme, die allesamt 11 Zähler beisteuerten. Am 13. Juli folgt der zweite Vergleich (18.30 Uhr, live bei Sport1.de), siegt Deutschland deutlich, kann noch der dritte Platz erreicht werden.
Deutschland hätte aus Teheran sechs Punkte mitnehmen müssen, um Italien und Russland in der Tabelle der Gruppe B noch überflügeln zu können. Dann wären die DVV-Männer in der kommenden Woche in Mar del Plata (Argentinien) dabei. Nun dürfen alle Reiseplanungen endgültig eingestellt werden. „Das Finale war nie unser Ziel”, sagte Kapitän Jochen Schöps, „wir sind wie die Iraner in dieser Saison angetreten, um zu lernen.”
Von Beginn an kamen die Deutschen nicht klar. Irans Coach, der Argentinier Julio Velasco, sagte: „Der Schlüssel zum Sieg war unser Aufschlag.” Schöps konnte ihm nur Recht geben: „Unser sonst gutes Block-Abwehr-Spiel kam gegen die starken Aufschläge der Iraner nicht zur Wirkung. Sie haben uns die gesamte Partie unter Druck gesetzt, so dass wir nie unser Level erreicht haben.”
Auch Bundestrainer Vital Heynen suchte nicht nach Ausreden: „Wir haben nie am Spiel teilgenommen, während Iran sein bestes Weltligaspiel machte.” Die beeindruckende Atmosphäre in der Azadi Hall, wo 15.000 Fans schon drei Stunden vor Anpfiff für einen Hexenkessel sorgten, wollten die Deutschen nicht als ausschlaggebend sehen, so Schöps: „Die tolle Kulisse war zwar irre, aber die Leute waren nie unfair gegen uns und das sollte uns eigentlich anspornen.”
ترجمه از سایت : http://www.volleyball-verband.de
رؤیای راه یافتن به مرحله دوم لیگ جهانی والیبال برای تیم ملی والیبال آلمان به پایان رسید. تیم “ویتال هینن” (سرمربی آلمان) در تهران با نتیجه 3 به صفر در مقابل تیم سرکش و عالی کشور میزبان تحقیر شد. فقط در ابتدا و اواسط ست اول، تیم میهمان شانسهایی داشت، اما بعد از آن ایرانیها با یک بازی قدرتی عالی، تیم آلمان را از زمین مسابقه جارو کردند. امتیاز آور ترین بازیکنان آلمان Jochen Schöps, Christian Fromm و Marcus Böhme بودند که در مجموع 11 امتیاز کسب کردند. 22 تیر بازی دوم برگزار می شود. اگر آلمان این بازی را ببرد میتواند به رتبه سوم جدول دست پیدا کند.
آلمان می باید در تهران 6 امتیاز به دست میآورد تا بتواند بالاتر از روسیه و ایتالیا در گروه B رقابتها قرار گیرد. اگر چنین میشد تیم ملی والیبال مردان آلمان باید در هفته پیش رو در Mar del Plata آرژانتین حضور میداشت. حالا میتوان تمام برنامههای سفر را کنسل کرد.
کاپیتان تیم ملی آلمان میگوید: “فینال هدف ما نبود. ما مثل ایرانیها در این فصل برای کسب تجربه و یادگیری آمده بودیم.” از ابتدا هدف آلمانها مشخص نبود. سرمربی آرژانتینی ایران گفت: “ عامل پیروزی ما ضربات اول (سرویسهای) ما بود. ” کاپیتان آلمان با این حرف موافق هست: “ خط دفاع همیشه خوب ما، این دفعه در برابر ضربات قدرتی ایرانیها کارآمد نبود. اونها کل بازی، ما را تحت فشار قرار دادند و به همین دلیل ما هیچ وقت نتوانستیم با آنها مساوی کنیم.”
سرمربی آلمان هم به دنبال پیدا کردن بهانه نیست: “ما نتوانستیم بازی را در دست بگیریم در حالی که ایران بهترین بازی خودش را در لیگ جهانی والیبال به نمایش گذاشت.” تیم آلمان نمیخواهد جو سالن آزادی که 15 هزار تماشاگر سه ساعت قبل از بازی برای برپا کردن جهنمی به آن آمده بودند را تاثیرگذار بدانند. کاپیتان آلمان میگوید: “ جو، استثنایی بود ولی مردم به ما بی احترامی نکردند و این میباید یک انگیزهای هم برای ما میشد.”
|
نظرات شما ()
|
|
|
نویسنده: رضا شنبه 91 مرداد 14 ساعت 7:12 عصر
|
با درود
متن دیگری را ترجمه کردم. امیدوارم برای کسانی که آلمانی یادمیگیرند مفید باشه. (سطح متوسط)
Migration und die deutsche Sprache
Seit gut 50 Jahren kommen Migranten nach Deutschland. Das verändert nicht nur ihr Leben, sondern auch das der Deutschen. Und es verändert die deutsche Sprache. Ein Professor beobachtet diese Entwicklung seit Jahren.
Wie heißt es richtig: „Ich verspreche es ihn“ oder „Ich verspreche es ihm“? Für Deutschlerner ist es nicht immer leicht, den richtigen Kasus zu wählen. Der Sprachforscher Uwe Hinrichs von der Universität Leipzig erklärt: "Die Kasus werden entweder verwechselt (…) oder die Kasusendungengleich ganz weggelassen."
Die Schwierigkeit mit den deutschen Fällen erklärt Hinrichs mit den verschiedenen Muttersprachen der Migranten: Während im Englischen und im Französischen Fälle keine große Rolle spielen, kennen die slawischen Sprachen bis zu sieben Fälle. Schwierig sind auch die deutschen Artikel, denn in den meisten Sprachen der Migranten gibt es keine. Hinrichs nennt ein Beispiel: „Viele sagen dann etwa: Ich kaufe Auto.“
Die Theorie des Sprachwissenschaftlers lautet: Migranten machen beim Deutschlernen und -sprechen fast zwangsläufig Fehler, weil Deutsch eine schwierige Sprache ist. Mit der Zeit übernehmen dann Muttersprachler diese Fehler langsam in ihren Sprachgebrauch. Auf diese Weise verändert sich die deutsche Sprache. Dies gilt vor allem für die gesprochene Sprache, weniger für das Schriftdeutsch.
Hinrichs erwartet, dass sich die Deutsche Sprache durch den Einfluss der Migranten vereinfachenwird, und sagt voraus: "Wer in 30, 40 Jahren Deutsch lernen muss, wird sich wahrscheinlich nicht mehr mit soviel Kasus rumärgern." Auch andere deutsche Wissenschaftler beobachten diese Entwicklungen. So betont Sprachforscher Harald Haarmann, dass der Kontakt zwischen verschiedenen Kulturen und Sprachen die deutsche Sprache bereichert. Denn, so Haarmann: Keine Sprache kommt ohne Modernisierung aus.
مهاجرت و زبان آلمانی
تقریباً نزدیک به پنجاه سال هست که مهاجران به آلمان می آیند. این نه تنها زندگی آنها را تغییر میدهد، بلکه زبان آلمانی را نیز دچار دگرگونی می کند. یک پروفسور سالهاست این تغییرات را زیر نظر دارد.
کدام جمله صحیح هست: Ich verspreche es ihn یا Ich verspreche es ihm ؟ برای کسانی که آلمانی یاد میگیرند، انتخاب مفعول (با واسطه یا بی واسطه) همیشه راحت نیست. زبان شناس، آقای «هینریش» از دانشگاه لایپزیگ می گوید: “مفعول ها یا عوض میشوند و یا پایانه(شناسه) آنها از قلم می افتد.”
آقای «هینریش» با استفاده از زبانهای مادری مهاجران مختلف، مشکلات به کاربردن مفعول صحیح را توضیح میدهد: در حالی که در زبان انگلیسی و فرانسوی، مفعولها نقش چندانی ندارند، زبان اسلواکی تا هفت مفعول دارد. مشکل دیگر هم مربوط به حروف تعریف زبان آلمانی(مذکر، مونث،خنثی) هست، که در اکثر زبانهای مادری مهاجران وجود ندارد. به عنوان مثال، خیلیها می گویند: Ich kaufe Auto .
تئوری زبانشناسان این است که: مهاجران در حال یادگیری زبان آلمانی و صحبت به این زبان، دچار اشتباهات غیر قابل اجتنابی می شوند، زیرا آلمانی یک زبان مشکل هست. باگذشت زمان، آلمانی زبانان نیز در زبان روزمره خود از این اشتباهات استفاده میکنند. از همین روی، زبان آلمانی تغییر میکند. این در مورد زبان محاوره ای صادق است و اثر کمی بر روی زبان نوشتاری دارد.
«هینریش» انتظار دارد که زبان آلمانی تحت تأثیر مهاجران سادهتر شود، او پیشبینی میکند: “کسی که در سی یا چهل سال دیگر باید آلمانی یاد بگیرد، احتمالاً مجبور نیست با این تعداد مفعول دست و پنجه نرم کند.” دیگر زبانشناسان آلمانی نیز این تغییرات(گسترش) زبان را تحت نظر دارند.زبانشناس دیگری به نام «هرمن» نیز تأکید میکند که ارتباط میان فرهنگها و زبانهای مختلف، زبان آلمانی را بهتر میکند. به اعتقاد وی: همه زبانها به مودرنیزه شدن احتیاج دارند.
|
نظرات شما ()
|
|
|
نویسنده: رضا دوشنبه 89 بهمن 18 ساعت 6:20 عصر
|
با درود
متن دیگری را در مورد بازی های کامپیوتری ترجمه کرده ام که در زیر مشاهده می کنید.(برگرفته از DW)
کامپیوتر بازی تا درد
بازی های کامپیوتری همیشه به عنوان اسباب بازیهای کودکانه مورد تمسخر قرار می گرفتند. امروزه بازی های کامپیوتری به یک عنصر فرهنگی تبدیل شده اند. آنها در برلین دارای یک موزه اختصاصی هستند. در آنجا بازیهای قدیمی و چند بازی نامتعارف به نمایش گذاشته شده است.
مارکوس کرونرت پشت دست خود را که کبود شده است می مالد. این جوان 23 ساله بازی با نام "پونگ" را انجام داده است که یک شبیه ساز تنیس است. اولین بازی کامپیوتری که موفقیتی تجاری را به دست آورد. البته مارکوس این بازی را تحت شرایط سخت تری انجام داده است. در" ایستگاه درد" (نام یک وسیله بازی Pain Station) باید دو بازیکن دست های خود را برروی یک سنسور قرار دهند. هنگامی که یک بازیکن توپ را از دست می دهد، این سنسور داغ می شود و بعد یک شوک الکتریکی کوچک به بازیکن می دهد و در آخر چند ضربه به پشت دست بازیکن می زند. مارکوس در حالی که می خندد و پشت دست خودش را می مالد، می گوید: "همیشه می خواستم این بازی را امتحان کنم. هیچ وقت فکر نمی کردم که در این بازی مغلوب شوم."
مراحل تکنیک کامپیوتری
"ایستگاه درد" یکی از جاذبه ها این موزه در بین 300 قطعه دیگر است. در بین همه آنها، یک مدل از کامپیوتری به نام "نمرود" (Nimrod) از سال 1951 قرار دارد. کمپانی "فررآنتی" برای اینکه بتواند این قطعه زشت و غول پیکر را بفروشد، می بایست که تغییراتی را در آن انجام می داد. این کمپانی "نمرود" را به اولین کامپیوتر مخصوص بازی در جهان تغییر داد. "نمرود" قسمتی از بخش "نوآوری در بازیهای دیجیتالی" موزه است.
در این بخش همچنین اولین کنسول بازی جهان به نمایش گذاشته شده است، که توسط یک متخصص تلویزیون به نام رالف بر در ابتدای دهه 1970 اختراع شده است. کنسول "مگناوکس اودیسه" (Magnavox Odyssey)در حقیقت یک کامپیوتر نیست، زیرا این کنسول بر اساس تلویزیون های آنالوگ ساخته شده است. در بخش "دیوار سخت افزار" در این موزه، 50 قطعه دیگر نیز از مراحل تکامل تکنیک های کامپیوتری به نمایش گذاشته شده است. در بین آنها اولین کامپیوتر خانگی به نام Apple II وجود دارد.همچنین اولین کنسول به همراه سی دی رام. برای اولین بار توسط سی دی رام تصاویر و ویدئوهای پیچیده در بازی ها ساخته شدند. مدیر موزه آندراس لانگه میگوید:" به این صورت ما وابستگی توسعه بازی ها و توسعه های فنی را نشان می دهیم." به این صورت راه برای گرافیک ها و تصاویر پیچیده و جذاب امروزی هموار شد.
گلهای همیشه بهار دنیای بازیها: پونگ، پک من، تتریس
موزه بازی ها فقط به جمع آوری سخت افزارها نپرداخته است. بازدیدکنندگان همچنین می توانند بازدیدی از 50 سال تاریخ بازیهای کامپیوتری داشته باشند. به گفته یک بازدیدکننده: "این شبیه به سفری در زمان است." در اینجا 52 بازی که همراه با نوآوری بوده اند به نمایش گذاشته شده اند. یک چیز در تمام این سالها هنوز تغییر نکرده است: برای موفقیت تجاری لازم نیست که بازیها پیچیده باشند. این را میتوان در بازی فکری مثل "تتریس" مشاهده کرد. بازی که در اواخر دهه 80 در آمریکا ظهور کرد. به گفته مدیر موزه :"هرچند که از مدتها قبل گرافیک های پیچیده وجود داشت، اما این بازی یک موفقیت بزرگ را بدست آورد. برای موفقیت یک بازی، گرافیک پیچیده لازم نیست، بلکه چیزی که باعث موفقیت یک بازی می شود،گیم پلی ساده آن است."
موفقیت بازی ها مدتهاست که به یک موضوع علمی و تحقیقاتی تبدیل شده است. بازیها به زمینهای مسابقه واقعی تبدیل شده اند. بازی های آنلاین مانند "Warcraft" مانند یک جامعه ساخته شده اند. بازیکنان در گروه های مختلف عضو می شوند و یک جامعه مجازی همراه با قوانینی شبیه به دنیای واقعی را بوجود می آورند. آنها می توانند دست به انجام معاملاتی بزنند که هیچ اثر سوئی بر روی زندگی واقعی آنها ندارد.
اثرات بازی های کامپیوتری
بازیها همیشه بدون اثرات سو نیستند. بحث بر سر بازیهای کامپیوتری و خشونت به اندازه عمر بازی های کامپیوتری است. در دهه 70 بر سر بازی Death Race مباحث زیادی در گرفت. به گفته یک خانم بازدیدکننده که قبلا این بازی را انجام داده: "بحث بر سر بازیهای خشن بسیار یکطرفه است." موزه بازی فاصله خود را با اینگونه سوالات حفظ می کند. اعتیاد به بازی نیز یکی دیگر از موضوعات این موزه هست. در یک ویدئو "مکس" را می بینیم که از این مشکل رنج میبرد. او داستان خود را بیان می کند: در دنیایی که خیلی از بزرگترها در آن سر به گریبان خود فرو برده اند، به گفته او: "بازی کردن مانند یک هزارتوی بی پایان است. مدرسه اهمیت خود را از دست می دهد و تنها چیزی که مهم شمرده می شود، موفقیت های دنیای مجازی و عقب نیافتادن از دیگر بازی کنندگان است." از اینجا موزه به بعد فقط چند قدم با "ایستگاه درد" فاصله است. هر کس باید خودش تصمیم بگیرد که تحمل چه میزان درد را دارد. بازیکن به زودی عواقب آن را حس خواهد کرد...
متن آلمانی خبر:
Computer spielen bis zur Schmerzgrenze
Sie wurden mal als Kinderspielzeug belächelt. Heute sind Computerspiele längst Kulturgut. In Berlin haben sie jetzt ein eigenes Museum. Es zeigt Spieleklassiker und hat einige außergewöhnliche Ausstellungstücke.
Markus Krönert reibt sich den Handrücken. Der ist rot, blau und leicht geschwollen. Der 23-Jährige hat "Pong" gespielt – eine Tennissimulation, das erste kommerziell erfolgreiche Computerspiel. Krönert spielte es allerdings unter verschärften Bedingungen.
An der sogenannten "Pain Station" legen beide Spieler ihre Hände auf einen Sensor. Wenn ein Spieler den Ball verliert, wird die Sensorplatte erst heiß. Dann bekommt der Spieler Stromschläge. Zum Schluss schlägt eine kleine Gummipeitsche wieder und wieder auf den Handrücken. "Ich wollte das schon immer ausprobieren", sagt der 23-jährige. Aber in seiner Vorstellung habe immer der Gegner verloren, lacht er, und reibt sich seine Hand.
Meilensteine der Computertechnik
Die "Pain Station" ist der Publikumsmagnet des Spielemuseums, aber nur eines von über 300 Exponaten. Unter anderem ist ein Nachbau des Computers "Nimrod" aus dem Jahr 1951 dabei. Um das schrankgroße Ungetüm zu verkaufen, musste sich die Herstellerfirma Ferranti etwas einfallen lassen. Sie ließ ihn zu einem Spielecomputer umbauen. Zum ersten Spielecomputer der Welt. Der "Nimrod" ist Teil des Ausstellungsbereiches "Die Erfindung des digitalen Spieles".
In diesem Modul wird auch die erste Konsole der Welt gezeigt, die der Fernsehtechniker Ralph Baer Anfang der 1970er erfunden hat. Die "Magnavox Odyssey" ist noch kein Computer im eigentlichen Sinne, denn die Konsole baut auf analoger Fernsehtechnik auf. An der "Wall of Hardware" sind im Museum 50 weitere Meilensteine der Computertechnik ausgestellt, darunter der erste Heimcomputer Apple II. Oder die erste Konsole mit CD-Rom Laufwerk. Erst mit der CD-Rom konnten aufwändige Videos in die Spiele eingebaut werden. "Damit zeigen wir, wie eng die Spieleentwicklung mit der technischen Entwicklung verbunden ist", sagt Museumsdirektor Andreas Lange. Damit war der Weg frei für die aufwändigen Videosequenzen und Grafiken, wie wir sie heute kennen.
Pong, Pac Man und Tetris – die Evergreens der Spielewelt
Das Spielemuseum sammelt aber nicht nur Hardware hinter Glasvitrinen. Die Besucher können auch eine Zeitreise durch die über 50-jährige Spielegeschichte machen. "Das ist wie eine Reise in Vergangenheit", sagt Besucher Falk Olschowski mit leuchtenden Augen.
52 besonders innovative Spiele stellt das Spielemuseum vor. Eines hat sich in all den Jahren der Spieleentwicklung nicht verändert: Spiele müssen nicht besonders komplex sein, um kommerziellen Erfolg zu haben. Das zeigt sich besonders gut beim Puzzlespiel Tetris, das Ende der 80er Jahre in den Vereinigten Staaten erschien. Obwohl es längst aufwändigere Grafiken gab, wurde es ein großer Erfolg. "Wichtig für den Erfolg eines Spieles ist das einfache Gameplay und nicht die Grafik", erklärt Direktor Lange.
Der Erfolg der Spiele hat sie längst zu wissenschaftlichen Forschungsgegenständen gemacht, und sie sind zu Spielfeldern der Realität geworden. Onlinespiele wie "World of Warcraft" sind wie eine Gesellschaft organisiert. Spieler schließen sich in Gruppen zusammen, sogenannten Gilden, und schaffen virtuelle soziale Gefüge, in denen ähnliche Regeln herrschen wie in realen Gesellschaften. Man kann Handlungsstrategien ausprobieren, ohne dass sie im "echten" Leben Konsequenzen haben.
Problemfall Computerspiele
Ganz ohne Konsequenzen bleiben Spiele aber nicht immer. Die Debatte um Computerspiele und Gewalt ist fast so alt wie die Computerspiele selbst. Schon in den 70ern löste das Spiel "Death Race" heftige Diskussionen aus. "Die Debatte um Gewaltspiele wird zu einseitig geführt", sagt Besucherin Dagmar Böhm, die früher selbst umstrittene Spiele gespielt hat. Das Computerspielemuseum schafft Raum, um sich mit etwas Abstand der Frage zu widmen.
Auch die Spielsucht ist ein Themenblock der Ausstellung. Dort kommt der Betroffene Max in einem Video zu Wort und erzählt seine Geschichte: Einblicke in eine Welt, die vielen Erwachsenen verschlossen ist. Spielen sei wie eine Spirale, erklärt er. Schule werde immer unwichtiger, und was zählt, sei nur noch der virtuelle Erfolg und mit anderen Spielern mitzuhalten. Von dort aus ist es nur ein kleiner Schritt zur "Pain Station". Denn jeder muss selbst entscheiden, wie viel Schmerz er für den Sieg erträgt. Die Folgen aber bekommt der Spieler gleich zu spüren.
|
نظرات شما ()
|
|
|
نویسنده: رضا شنبه 89 بهمن 16 ساعت 6:51 عصر
|
با درود
امروز نیز متن دیگری را درباره تحولات مصر ترجمه کردم و در اختیار شما قرار میدهم. (برگرفته از DW) این متن نیز فقط جنبه آموزشی دارد و به این معنی نیست که من با آن موافق یا مخالف هستم. من تا به حال در هیچ وبلاگی نظر شخصی خودم را ننوشته ام.
اینکه انقلاب مصر به کجا ختم شود، نامشخص است. غرب از به قدرت رسیدن الاخوان المسلمون بعد از دوران مبارک وحشت دارد. اما در مورد نفوذ این گروه در جامعه مصر همیشه غلف شده است.
مبارک برای غربیان یک تضمین است که اسلام گراها را از قدرت دور نگه دارد. اما الان که خود مبارک تحت فشار قرار دارد، غرب خود را برای یک مصر اسلامی آماده می کند. لوتز روگلر ( کارشناس مسائل اسلام)، این را بی اساس می داند. به نظر او، جنبش الاخوان المسلمون که 80 سال از به وجود آمدن آن می گذرد، خود را تغییر داده است و این گروه دیگر یک گروه نظامی نیست. او می گوید: "در این جنبش نسل ها و جریانات فکری متفاوتی وجود دارد. از این گذشته، جنبش حاضر به گفتگو با دیگر گروه ها و حزب ها است."
ارزشهای اسلامی
الاخوان المسلمون در سال 1928 توسط یک دبیر مصری به نام "حسن البنا" به عنوان یک جنبش اصلاح طلب تاسیس شد. هدف این جنبش: "ساخت یک جامعه براساس ارزشهای اسلامی". در ابتدا بعد از جنگ جهانی دوم، الاخوان المسلمون به یک جبش بزرگ تبدیل شد. اما یک سو قصد ناموفق به جان رئیس جمهور وقت، جمال عبدل ناصر در سال 1954 باعث منحل شدن این گروه شد و بسیاری از اعضای آن اعدام شدند.
در پایان سال 1970، الاخوان المسلمون به صحنه سیاسی بازگشت و از آن پس به یک قدرت مخالف حکومت تبدیل شد. در کنار فعالیت های سیاسی، این جنبش دست به ساخت چند بیمارستان و تاسیسات عمومی زد که موجب نفوذ بیشتر این جنبش به خصوص در بین مردم فقیر شد. در دوران مبارک هم، الاخوان المسلمون به عنوان یک حزب سیاسی اجازه فعالیت نداشت. به همین علت آنها از کاندیداهای مستقل در پارلمان حمایت می کردند و به این ترتیب از سال 2005 تا به حال، یک پنجم کرسی های پارلمان را در اختیار داشته اند.
انقلاب، اسلامی نیست
چند روز گذشته، الاخوان المسلمون نیز در اعتراضات برای آزادی و دموکراسی شرکت داشته است.آنها نمی خواهند این خیزش در برابر مبارک را به عنوان یک "انقلاب اسلامی" تصور کنند.بعضی ها با انتقاد از الاخوان المسلمون می گویند که آنها می خواهند در زمان مناسب، قدرت را به دست بگیرند.اما حیلمی جازار (یکی از رهبران گروه) این انتقادات را به شدت تکذیب می کند. او می گوید: "بر خلاف این انتقادات، همه ما همراه با دیگر گروه های سیاسی این فرصت را داریم تا توسط مردم انتخاب شویم. و آن وقت دنیا یک دموکراسی نمونه را مشاهده خواهد کرد که در آن الاخوان المسلمون نیز حضور دارد، نه اینکه آن را به زور گرفته باشد."
مبالغه درباره نفوذ
با وجود تلاش زیاد الاخوان المسلمون برای به رسمیت شناخته شدن به عنوان یک حذب دموکراتیک، غرب از استعفا مبارک و بوجود آمدن یک خلا قدرت در این کشور بیم دارد. به عقیده خیلی ها، عدم وجود یک رهبری سیاسی می تواند موجب سواستفاده اسلام گراها برای بدست گرفتن قدرت شود. نگرانی که، به گفته لوتز روگلر( کارشناس مسائل اسلام) چندان به جا نیست. او می گوید: "در مورد نفوذ الاخوان المسلمون در اعتراضات مصر مبالغه می شود. من فکر می کنم که غرب هم با این نگرانی در حال مبالغه کردن است. می باید انتخاباتی آزاد برگزار شود تا ببینیم که الاخوان المسلمون چه میزان رای بدست می آورد. "
تحولی لیبرالی
به گفته بسیاری، گروه رهبری این ارگان، خواسته ها و آرزوهای خیلی از جوانان مصری را نمی داند. به گفته حامد عبدل (دانشمند مصری-آلمانی مسائل سیاسی): " برنامه های الاخوان المسلمون برای خیلی از جوانان مصری، جذاب نیست."
او در جوانی عضو الاخوان المسلمون بوده و فکر می کند که این اتحاد کنونی بین همه گروه های سیاسی در خیابان های قاهره به یک تحولی لیبرالی در درون الاخوان المسلمون منجر شود. او می گوید: "آن گروه قدیمی به دوران مبارک تعلق داشت. الان یک نسل جدید وجود دارد که به خیابانها آمده است. منش گروه جدید رهبری الاخوان المسلمون در طول اعتراضات بهتر خواهد شد و شکل خواهد گرفت." وی معتقد است: "شما در اطراف خود جوانان و دختران زیبا بدون روسری را می بینید که با آنها به فعالیتهای سیاسی می پردازند و آنها کم کم به این مسائل عادت خواهند کرد."
متن آلمانی خبر:
Wie die Revolution in Ägypten endet ist unklar. Der Westen fürchtet aber nach einem Ende der Mubarak-Ära eine Machtübernahme der Muslimbrüder. Deren Einfluss in der ägyptischen Gesellschaft wird jedoch oft überschätzt.
Im Westen galt Ägyptens Präsident Husni Mubarak lange als ein Garant dafür, die Fundamentalisten von der Macht fernzuhalten. Doch jetzt, wo Mubarak selbst massiv unter Druck gerät, macht sich im Westen die Angst vor einer möglichen Islamisierung Ägyptens breit. Unbegründet, meint der Islam-Experte Lutz Rogler. Denn die Bewegung der Muslimbrüder, die mittlerweile seit über 80 Jahren besteht, habe sich verändert. Sie sei keine rein militärische Gruppierung mehr. "Denn innerhalb der Bewegung gibt es verschiedene Generationen und Strömungen. Außerdem hat die Bewegung sich gegenüber demokratischen Prinzipien und der Zusammenarbeit mit anderen Oppositionskräften geöffnet", so Rogler.
Islamische Werte
Gegründet wurde die Muslimbruderschaft 1928 vom ägyptischen Grundschullehrer Hassan Al-Banna als eine Reformbewegung. Ihr Ziel: Der Aufbau einer Gesellschaft, die sich an islamischen Werten orientiert. Erst nach dem zweiten Weltkrieg entwickelten sich die Muslimbrüder zu einer Massenbewegung in Ägypten. Doch nach einem gescheiterten Anschlag auf den ägyptischen Präsidenten Gamal Abdel Nasser, ließ dieser die Bewegung 1954 auflösen und viele ihrer Mitglieder hinrichten.
Ende der 1970er kehrten die Muslimbrüder auf die politische Bühne zurück und bildeten seitdem eine starke Oppositionskraft. Neben ihrem politischen Engagement baute die Bewegung viele Krankenhäuser und Sozialeinrichtungen. Das stärkte ihre Position vor allem in den ärmeren Bevölkerungsschichten. Als Partei waren die Muslimbrüder jedoch auch unter Mubarak verboten. Doch sie unterstützten unabhängige Kandidaten im ägyptischen Parlament und hatten so seit 2005 faktisch ein Fünftel der Sitze inne.
Keine islamische Revolution
Seit Tagen beteiligen sich die Muslimbrüder nun an den Protesten für Freiheit und Demokratie. Sie wollen den Aufstand gegen Mubarak allerdings nicht als eine islamische Revolution verstehen, so die offizielle Lesart. Vorwürfe, die Bruderschaft warte lediglich auf den richtigen Moment, um die Macht an sich zu reißen, weist Hilmi Dschasar, einer der führenden Persönlichkeiten der Organisation in Ägypten, vehement zurück. Stattdessen warte man zusammen mit allen anderen Parteien auf die Chance, vom Volk gewählt zu werden, so Dschasar. "Und dann wird die Welt ein Musterbeispiel an Demokratie erleben, an der sich die Muslimbrüder wohlgemerkt beteiligen und sie nicht dominieren."
Einfluss überschätzt
Trotz der Bemühungen der Muslimbrüder, als eine gemäßigte demokratische Partei wahrgenommen zu werden, fürchtet der Westen nach dem Rücktritt Mubaraks ein Machtvakuum im Land. Die Abwesenheit einer politischen Führung, so meinen viele, könnten die Islamisten ausnutzen, um an die Macht zu gelangen.
Eine Sorge, die der Islam-Experte Lutz Rogler nicht teilt: "Der Einfluss der Muslimbrüder auf die Proteste in Ägypten wird überschätzt. Ich glaube auch, dass der Westen übertreibt, wenn er sich über eine mögliche Beteiligung der Islamisten an einer zukünftigen Regierung in Ägypten sorgt." Und sollten tatsächlich freie Wahlen stattfinden, so der Islamwissenschaftler weiter, sei lange nicht sicher, wie viele Stimmen die Muslimbrüder bekommen.
Liberaler Wandel
Denn, nach Ansicht vieler Beobachter kennt die Führungsriege der Organisation die Wünsche und Forderungen der zumeist jungen Protestler in Ägypten nicht. Die Konzepte und Programme der Muslimbrüder seien tatsächlich wenig attraktiv für viele junge Ägypter, ist der deutsch-ägyptische Politikwissenschaftler Hamed Abdel Samad überzeugt.
Er selbst war als junger Mann Mitglied der Muslimbrüder und glaubt, dass gerade der Schulterschluss aller Parteien derzeit auf den Straßen Kairos zu einem liberalen Wandel innerhalb der Muslimbrüder führen wird: "Die alte Garde gehört tatsächlich der Mubarak-Ära an. Es gibt aber eine neue Generation, die jetzt auf die Straße geht", so Samad. Das Bewusstsein dieser neuen Riege der Muslimbrüder werde während der Demonstrationen neu geschärft und geformt. "Sie sehen um sich nun junge, hübsche Ägypterinnen ohne Kopftuch, die mit ihnen politisch aktiv sind. Und sie gewöhnen sich langsam daran."
Autor: Nader Alsarras Redaktion: Stephanie Gebert
|
نظرات شما ()
|
|
|
نویسنده: رضا یکشنبه 89 بهمن 10 ساعت 9:2 عصر
|
با درود
بعد از یک غیبت یک ماهه، دوباره یک متن کوچک را در مورد اتفاقات اخیر مصر ترجمه کرده ام. این متن فقط جنبه آموزشی دارد. این ترجمه را برای این در وبلاگ قرار می دهم که دوستان بدانند، وبلاگ تعطیل نیست. فقط به دلیل کمبود وقت، قادر به نوشتن نیستم. ولی قول می دهم، به زودی، یک آموزش گرامر بسیار حرفه ای و گام به گام را شروع کنم و بخش خرید کتاب کمی بهتر و جذاب تر شود.
مبارک به قدرت خود چسبیده و مصر آرام نمی شود. مخالفان نیز با وعده های رئیس جمهور راضی نمی شوند. غرب نگران، خواستار اصلاحات فوری است.
در روز پنجم اعتراضات مردی در مصر، فشارها به آقای مبارک در داخل و خارج از کشور بیشتر شده است. با وجود معرفی یک معاون جدید و یک نخست وزیر جدید، معترضان روز شنبه به اعتراض خود ادامه دادند. بر اساس گزارش های رسیده از روز جمعه، 100 نفر از مردم در این اعتراضات کشته شده اند. در روز شنبه، به تنهایی در شهر "بنی سویف" واقع در 140 کیلومتری "قاهره"، 12 نفر کشته شده اند. 3 نفر در "قاهره" و "رفح" کشته شده اند و 5 نفر دیگر در "اسماعیلیه".
آقای مبارک تنها ساعاتی بعد از انحلال دولت، یار قدیمی خود، که رئیس اداره اطلاعات نیز بوده است را به عنوان معاون خود برگزید. این اولین بار از سال 1981 است که او این جا به جایی را انجام می دهد.بر اساس گزارش رسانه ها، وزیر هواپیمایی مصر، احمد شفیق به عنوان نخست وزیر اعلام شد و مسئول تشکیل دولت (کابینه) گردید. او هم در نزد حاکمان و هم در نزد گروهای مخالف، سیاستمداری قابل احترام است.
Mubarak klammert sich an die Macht, und Ägypten kommt nicht zur Ruhe. Die Opposition gibt sich mit den Versprechungen des Präsidenten nicht zufrieden. Und der Westen zeigt sich besorgt und dringt auf Reformen .
Am fünften Tag der Massenproteste in Ägypten ist der Druck auf Präsident Husni Mubarak im In- und Ausland gestiegen. Trotz der Ernennung eines Vizepräsidenten und eines neuen Regierungschefs gingen die Demonstrationen am Samstag ( 29.01.2011) weiter, seit Freitag kamen nach vorliegenden Berichten etwa 100 Menschen bei den Zusammenstößen ums Leben. Am Samstag wurden allein zwölf Tote aus der Stadt Beni Sueif gemeldet, die etwa 140 Kilometer von der Hauptstadt Kairo entfernt liegt. Drei Menschen starben jeweils in Kairo und Rafah, fünf weitere in Ismailija.
Nur Stunden nach der Entlassung der Regierung ernannte Mubarak seinen engen Vertrauten, Geheimdienstchef Omar Suleiman, zum Vizepräsidenten. Es ist das erste Mal seit Mubaraks Amtsantritt 1981, dass er einen Stellvertreter installiert. Der bisherige Luftfahrtminister Ahmed Schafik wurde zum neuen Ministerpräsidenten berufen und erhielt den Auftrag zur Regierungsbildung, wie staatliche Medien berichteten. Er ist sowohl bei Vertretern der Führung als auch der Opposition ein angesehener Politiker.
|
نظرات شما ()
|
|
|
|
فهرست |
|
|
|
|
446642
:مجموع بازدیدها |
24
:بازدید امروز |
8
:بازدید دیروز |
|
|
| |